اميرحسيناميرحسين، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

★ ★سام من امیر حسین ★ ★

گذر زمان

انگار همين ديروز بود كه با بابايي آشنا شدم بعدش مراسم عقد بعد عروسي بعد حاملگي و بعد دنيا اومدن اميرحسين جونم، رشد كردنش ،راه رفتنش ،هي بزرگ و بزرگتر شدنش،ديشب وقتي داشتم داداشت رو ميخوابوندم و به صورتت نگاه ميكردم يهو به خودم گفتم حواست نيستا اميرحسين داره كم كم بزرگ ميشه ياد كوچولويي هات افتادم كه چقدر منو اذيت كردي خيلي بچه بد قلق و نا آرومي بودي يادش بخير اونموقع كه خونمون بوشهر بود بنزين هم ارزون بود و هنوز يارانه اي نشده بود، شبا يا هروقتي كه بابايي از سر كار خونه مي اومد ما عازم سفر ميشديم دليل داره ميگم سفر بخاطر اينكه اصلا آروم نميگرفتي و فقط تو ماشين خوب مبخوابيدي براي همين هروقت بابا مي اومد راهي دشت ارژن ميشديم و برميگشتيم ك...
5 اسفند 1391
1